loading...
azadname
رای ما دکتر عارف


در عاشقی گریز نباشد ز سوز و ساز

استاده ام چو شمع مترسان ز آتشم

azad بازدید : 31 چهارشنبه 22 خرداد 1392 نظرات (0)

نیا باران زمین جای قشنگی نیست!

من از جنس زمینم

خوب میدانم

که اینجا جمعه بازاریست

ودیدم عشق را در بسته های زرد وکوچک نسیه میدادند

در اینجا قدر ناشناسند مردم

وشعر حافظ را به فال کولیان اندازه می گیرند

زمان سرد است وبی احساس

چرا بیهوده می آیی؟

نیا باران زمین جای قشنگی نیست!!!

azad بازدید : 19 چهارشنبه 22 خرداد 1392 نظرات (0)

غریب است دوست داشتن

وعجیب تراز آن،دوست داشته شدن...

وقتی می دانیم کسی با جان ودل دوستمان دارد

ونفس ها و صدا ونگاهمان در روح وجانش ریشه دوانده:

به بازیش میگیریم

هر چه او عاشق تر ما سر خوش تر

هر چه او دل نازک تر،ما بی رحم تر

تقصیر از ما نیست،

تمامی قصه های عاشقانه،

اینگونه به گوشمان خوانده شده...

azad بازدید : 45 سه شنبه 07 خرداد 1392 نظرات (0)
گفتم : خدای من ، دقایقی بود در زندگانیم که ھوس می کردم سر سنگینم را که پر از دغدغه های دیروز بود و ھراس فردا ، بر شانه ھای صبورت بگذارم و آرام برایت بگویم و بگریم ، در آن لحظات شانه ھای تو کجا بود ؟
گفت: عزیزتر از ھر چه ھست ، تو نه تنھا در آن لحظات دلتنگی ، بلکه در تمام لحظات بودنت بر من تکیه کرده بودی ، من آنی خود را از تو دریغ نکرده ام که تو اینگونه ھستی .
من ھمچون عاشقی که به معشوق خویش می نگرد ، با شوق تمام لحظات بودنت را به نظاره نشسته بودم .

گفتم : پس چرا راضی شدی من برای آن ھمه دلتنگی ، اینگونه زار بگریم ؟
گفت : عزیزتر از ھر چه ھست ، اشک تنھا قطره ای است که قبل از آنکه فرود آید عروج می کند ،اشکھایت به من رسید
و من یکی یکی بر زنگارھای روحت ریختم تا باز ھم از جنس نور باشی و از حوالی آسمان ، چرا که تنھا اینگونه میـشود تا ھمیشه شاد بود .

گفتم : آخر آن چه سنگ بزرگی بود که بر سر راھم گذاشته بودی ؟
گفت : بارھا صدایت کردم ، آرام گفتم از این راه نرو که به جایی نمی رسی ، تو ھرگز گوش نکردی و آن سنگ بزرگ فریاد بلند من بود ،که عزیزتر از ھر چه ھست از این راه نرو که به ناکجاآباد ھم نخواھی رسید .

گفتم : پس چرا آن ھمه درد در دلم انباشتی ؟
گفت : روزی ات دادم تا صدایم کنی ، چیزی نگفتی ، پناھت دادم تا صدایم کنی ، چیزی نگفتی ، بارھا گل برایت فرستادم ، کلامی نگفتی ، می خواستم برایم بگویی .آخر تو بنده ی من بودی چاره ای نبود جز نزول درد که تو تنھا اینگونه شد که صدایم کردی .

گفتم : پس چرا ھمان بار اول که صدایت کردم درد را از دلم نراندی ؟
گفت : اول بار که گفتی خدا آنچنان به شوق آمدم که حیفم آمد بار دگر خدای تو را نشنوم ، تو باز گفتی خدا و من مشتاق تر برای شنیدن خدایی دیگر ، من اگر می دانستم تو بعد از علاج درد ھم بر خدا گفتن اصرار می کنی ھمان بار اول شفایت می دادم.

گفتم :مھربانــترینم ، دوستت دارم ...
گفت : عزیزتر از هرچه هست ، من هم دوستت دارم ...

راز و نیاز     www.ma3ta.com
azad بازدید : 28 سه شنبه 07 خرداد 1392 نظرات (0)

                                                                                    بسم الله الرحمن الرحیم

- بهترین دوست، خداست، او آن قدر خوب است که اگر یک گل به او تقدیم کنید دسته گلی تقدیم تان می کند و خوب تر از آن است که اگر دسته گلی به آب دادیم، دسته گل هایش را پس بگیرد.

- خداوند، گوش ها و چشم ها را در سر قرار داده است تا تنها سخنان و صحنه های بالا و والا را جست و جو کنیم.

- خود را ارزان نفروشیم، در فروشگاه بزرگ هستی روی قلب انسان نوشته اند: قیمت=خدا!

- این همه خود را تحقیر نکنید، خداوند پس از ساختن شما به خود تبریک گفت.

- وقتی احساس غربت می کنید یادتان باشد که خدا همین نزدیکی است.

- یادمان باشد که خدا هیچ وقت ما را از یاد نبرده است.

- کسی که با خدا حرف نمی زند، صحبت کردن نمی داند.

- آنکه خدا را باور نکرده است، خود را انکار کرده است.

- کسی که با خدا قهر است، هرگز با خودش آشنی نمی کند.

- خدا بی گناه است در پروندۀ نگاه تان تجدید نظر کنید.

azad بازدید : 21 سه شنبه 07 خرداد 1392 نظرات (0)

میان ماندن و نماندن

فاصله تنها یک حرف ساده بود

از قول من

به باران بی امان بگو :

دل اگر دل باشد ،

آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –


گذشته در چشمانم مانده است

عبور ثانیه ها ی رد شده در تمام نگاه هایم مشهود است

چشمانت را با شقاوت تمام به روی حقایق بستی

صبور میمانم و بی تفاوت می گذرم

که نفهمی هنوز هم دوستت دارم

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –


بی تو بودن را معنا می کنم با تنهایی و آسمان گرفته

آسمان پر باران چشم هایم

بی تو بودن را معنا می کنم با شمع , با سوزش ناگریز شمعی بی پروانه

بی تو بودن را چگونه میتوان تفسیر کرد

وقتی که بی تو بودن خیلی دشوار است ؟

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –


نمیشه که تو باشی من و من عاشقت نباشیم
فاصله را معنا کن با کتابی که زبانش آمدن است …
دست بر دیوار سیمانی بکش لمس قلب من به همین آسانی است …
بیراهه ای که به کوچه ی عشق می رسید اشتباه نبود راه را اشتباه آمده بودم پشیمان نیستم!
راهنما شده ام …. ‌


- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –



از فکر من بگذر خیالت تخت باشد
من می تواند بی تو هم خوشبخت باشد
این من که با هر ضربه ای از پا در آمد
تصمیم دارد بعد زا این سرسخت باشد
تصمیم دارد با خودش ،با کم بسازد
تصمیم دارد هم بسوزد ،هم بسازد

خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد
نخواست او به من خسته بی گمان برسد
شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت
کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد
چه میکنی اگر او راکه خواستی یک عمر
به راحتی کسی از راه ناگهان برسد
رها کند برود از دلت جدا باشد
به آنکه دوست ترش داشته به آن برسد
رها کنی بروند تا دوتا پرنده شوند
خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد
گلایه ای نکنی ، بغض خویش را بخوری
که هق هق تو مبادا به گوششان برسد
خدا کند که نه…!!نفرین نمیکنم که مباد
به او که عاشق او بوده ام زیان برسد
خدا کند که فقط این عشق از سرم برود
خدا کند که فقط زمان آن برسد

azad بازدید : 29 سه شنبه 07 خرداد 1392 نظرات (0)

ای رویای همیشه خیسم

ای باور خیال

ای احساس ناب

به تو اندیشیدن را

باوری ساخته ام در تکرار غریبانه ی عمرم

نمیدانی چه اندازه شیرین است

حتی گذر از خاطر تو

و تکرار دوباره ی

لمس هوای جا مانده ازعطر تنت...

دوست دارم این خیال خام را....

تا همیشه...

azad بازدید : 40 سه شنبه 07 خرداد 1392 نظرات (0)

 1- دارم احساس امریکایی بودن میکنم چون هیچ غلطی نمیتونم بکنم !

2- اگه اولش به فکر آخرش نباشی آخرش مجبور میشی فکر اولش بیفتی!

3- شعر غم غفلت اصفهانی رو حتما گوش کنید !

4- دردا در گنجینه به ماران بگشودند /اندوه که بر دوست ره خانه ببستند!

azad بازدید : 22 سه شنبه 07 خرداد 1392 نظرات (0)

 وای خدا دیگه خسته شدم 

آخه چم شده من ؟

چرا اینطور شدم ؟

چرا نسبت به همه کس و همه چی بی تفاوتم.

نمیدونم چرا احساس سردرگمی میکنم. 

انگار چیزی گم کردم یه خلا بزرگ حس میکنم یه کمبود!

دچار یه روزمرگی شدم که مث باتلاق منو داره غرق میکنه.

چرا دست و پام بسته شده و توانی ندارم .

خسته شدم بس که در جا زدم.

اگه زندگی اینه که دارم اطرافم میبینم واقعا ارزش ادا مه دادن نداره بیا برگمو تحویل بگیر.

همش بدیه ،دروغه، تهمته ، سو استفادس ، کینه س ، ریاس ، شعاره و توطئه س.

پس تکلیف  عشق ، ایمان ، آزادی ، نان ، آرامش ، رضایت ، صداقت، دوس داشتن چیه؟

azad بازدید : 13 سه شنبه 07 خرداد 1392 نظرات (0)
خسته ام از آرزوها، آرزوهای شعاری
شوق پرواز مجازی، بالهای استعاری
آفتاب زرد و غمگین، پله های رو به پائین
سقفهای سرد و سنگین، آسمانهای اجاری
عاقبت پرونده ام را، با غبار آرزوها
خاک خواهد بست روزی، باد خواهد برد باری
قیصر امین پور

ای دریغ، از پای بی پاپوشِ من
دردِ بسیار و لبِ خاموش من
شاملو

 به سوی ابرهای تیره پر زد
نگاه روشن امیدوارم
زدل فریاد کردم کای خداوند
من او را دوست دارم، دوست دارم
فروغ 

 پشت دریا شهریست قایقی خواهم ساخت
خواهم انداخت به آب
دور خواهم شد از این خاک غریب
سهراب 

تو را من چشم در راهم شباهنگام 
گرم یاد آوری یا نه 
من از یادت نمی کاهم
نیما
 
 
 
موندم چرا بعضیا یه عمر بیخود دارن اما اندازه نوح زندگی میکنن اونوقت این عزیزا زود میرن از بینمون؟
روحشون شاد

 

azad بازدید : 8 سه شنبه 07 خرداد 1392 نظرات (0)

 1- انگار دیگر به نبودن با هم عادت کرده ایم !

من با تنهایی و تو با تن هایی...

2- فک کنم کلاغ آخر قصه ها منم چون هیچوقت به خونه نرسیدم ...

3- مث مردن میمونه دل بریدن ولی دل بستن آسونه شقایق!

4- من خواب نیستم خودمو زدم بخواب واس همین بیدار نمیشم.

 

azad بازدید : 12 سه شنبه 07 خرداد 1392 نظرات (0)

 1- یه حرفایی همیشه هست که از عمق نگاه پیداست.

2- یه جایی توی قلبت هست که روزی خونه من بود

    به این زودی نگو دیره به این زودی نگو بدرود .

3- هوای هر شبت پاییزی و سرده / جونمرده محل ما چه نامرده!

4- تو دنیای منی اما به به دنیا اعتمادی نیست!

5- بذار جز این سکوت سرد لبهات چیزی برام به یادگار نمونه.

6- سکوتم از رضایت نیست دلم اهل شکایت نیست.

7- بازم دلم گرفته تو این نم نم بارون.

8-یه لحظه عاشقی اما واسش یه عمر میجنگی!

azad بازدید : 9 سه شنبه 07 خرداد 1392 نظرات (0)

 1- میدونم چی میخوام اما راهم اشتباست.

2- خدا پدر مولانا رو بیامرزه که گفت درد بی دردی علاجش آتش است.

3- غرورمو ببخش /حضورمو ببخش/منم یه عابرم /عبورمو ببخش.

4- زندگی چیزی نداری برام که بهش دل ببندم. برو بمیر

5- سعی کن اتاقت به وسعت دنیا باشه تا اینکه  دنیات به وسعت یه اتاق باشه.

6-شدم مث آخوندی که فقط واس مردم میگم و خودم عالم بی عملم!

7-هیچکس از موفقیت شما خوشحال نمیشود!

azad بازدید : 25 سه شنبه 07 خرداد 1392 نظرات (0)

1- آدم باید اول به فکر تغییر خودش باشه بعد بخواد محیط رو تغیر بده !

2- چقد بدم میاد از آدمایی که خودشون یه عیبی دارن بعدش دیگران رو بخاطر همون عیب سرزنش میکنن!:|

3- موندم چرا آدما به دونسته هاشون عمل نمیکنن!

4- به معنای واقعی نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل !

5- تو این دنیا باس گرگ بود سادگی حماقته !

6- بزرگ ترین اشتبامون اینه دنبال یه ناجی هستیم نجاتمون بده و خودمون دست بکار نمیشم!  ادیسون

7- معاشرت دانایی رو زیاد میکنه اما تنهایی مکتبه نبوغه!

azad بازدید : 10 سه شنبه 07 خرداد 1392 نظرات (0)

 ۱- حس رنگ زرد چراغ راهنمایی رانندگی رو دارم که کسی بهش توجه نداره!

2- هر ستاره شبیست که از تو دورم ! آسمان چه پر ستاره است.

3-دوس دارم یه دل سیر گریه کنم بحال خودم .

4- دلتنگم مث ماددری که بچش سربازیه.

5-شدم مث معادله چند مجهولی هیچکی منو  نمیفهمه!

6- تا  حالا شده فک کنین موجود بیخودی هستین ؟الان اونجوریم

azad بازدید : 37 سه شنبه 07 خرداد 1392 نظرات (0)

1- زندگی مث فاحشه ای میمونه که بت انداخته باشن!

2-چه بسا بعضی نبودنا به بودنی می ارزه!

3-کسی که یه چیزو انکار میکنه ، انکارشو هم انکار میکنه .

4-فقط نبودن نیس که درد داره ، بودن و مال تو نبودن دردش بیشتره .

5-نمیدونم چه سریه اون چیزایی رو که دوس داریم  نداریم و  اون چیزایی رو که داریم دوس نداریم!

azad بازدید : 8 سه شنبه 07 خرداد 1392 نظرات (0)

1- شنیدم بزرگی گفته آزادی واقعی : داشتن مهم ترین چیزهای عالمه بدون اینکه صاحبشان باشی.

2- بحث با ناقص خیالان شیوه استاد نیست  /  علم افلاطون حریف جهل مادر زاد نیست.

3- اگه میخوای دلت نشکنه انتظار نداشته باش. همین!

4- دلم نه عشق میخواهد نه دروغهای قشنگ ،نه ادعاهای بزرگ ، نه بزرگای پر ادعا!

دلم یک فنجان قهوه میخواهد و یک دوست که بشود با او حرف زد و پشیمون نشد.

5- آدم های این عصر را که میشناسی اگر کلی هوای حرمتت را داشته باشند باز هم طوری نگاهت میکنند که ترجیح میدهی برویی تا بمانی!

6- به دوستم گفتم : شیرین به نبودنش شیرین بود. شیرین هم اگر بود شور میشد!

گفت : شیرین شو تا شور دگر انگیزی

7- شاملو : مرهم زخم های کهنه ام ، کنج لبان توست.

بوسه نمی خواهم چیزی بگو

 

8- یه درس : تا غریبی نکشی قریب نمیشی !

azad بازدید : 13 سه شنبه 07 خرداد 1392 نظرات (0)

میگما این زتدگی هم عجب چیزیه

بعضی وقتا دوسش داری

بعضی وقتا ازش متنفری

آدما همه اینطورن

موقع شادی از همه چی راضین

عصبانی که میشن خدارو هم قبول ندارن

به نظر من آدم بزرگ کسیه  که در هر شرایط ،خشم و شادی روی دیدش اثر نذاره

و خداشناس واقعی کسیه که خدا براش توی شرایط مختلف یه معنی واحد داشته باشه

نه اینکه هر وقت خوشحاله خدارو شکر کنه وقتی عصبیه انکارش کنه!

azad بازدید : 11 سه شنبه 07 خرداد 1392 نظرات (0)

یه لحظه یاد اون شعر سهراب افتادم :

...تو مرا یاد کنی یا نکنی

باورت گر بشود گر نشود

حرفی نیست اما

نفسم میگیرد در هوایی که نفسهای تو نیست...

این شعر رو وقتی سربازی بودم خوندم آخه یکی روی کانکس نگهبانی نوشته بود.

یاد خدمت هم بخیر فکر میکردیم تموم شه مشکلات حله ولی با تموم شدنش مشکلات شروع شد.

azad بازدید : 9 سه شنبه 07 خرداد 1392 نظرات (0)

من معتقدم اساسا نبودن از بد بودن بهتره در تمام زمینه ها مثلا دوست نبودن بهتر از با تعارف و در ظاهر دوست بودنه  حداقلش اینه که کمتر عذاب میکشی اینطور نیست!


چقد متنفرم از آدمایی که میخوان خودشونو بیشتر از اون چیزی که هستن نشون بدن.


و چقد بیشتر بدم از آدمایی میاد که دل و زبونشون مث هم نیست با زبون بات خوبن و تو دلشون میخوان سر به تنت نباشه.


و دور و برم چقد پره از این آدما....

azad بازدید : 22 سه شنبه 07 خرداد 1392 نظرات (0)

تو هم انگار کسی، چه میدانم دستی نامرئی کوک اعصاب نازنینت را بر هم زده

و شاید هم دگر این سیم برای نواختن ترانه هایت مناسب نیست که

کمتر سراغ دست نوشته و نوشتن می روی.

آخر حالا ها فقط چیز ها دل آدم ها را نمی زنند مد شده آدم ها کسانشان را هم عوض می کنند.

بگذریم...

 

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 38
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 18
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 20
  • باردید دیروز : 4
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 49
  • بازدید ماه : 41
  • بازدید سال : 611
  • بازدید کلی : 6,036
  • کدهای اختصاصی
    شعر روز

    کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد

    یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد

    از لعل تو گر یابم انگشتری زنهار

    صد ملک سلیمانم در زیر رنگین باشد